مؤلّف کتاب آشنایی با اقتصاد اسلامی، این کتاب را با هدف تأمین متن درسی تألیف نموده و تلاش کرده است در آن، نظر دین مبین اسلام را در خصوص دانش اقتصاد مطرح نماید. بحث اصلی و فنّی این کتاب بر سر این مسأله است که آیا اساساً اقتصاد اسلامی وجود دارد یا این که پژوهشگران و دولتمردان مسلمان کاری در زمینهی تبیین احکام اقتصادی اسلام انجام ندادهاند؟ بنا بر متن کتاب، دانش اقتصاد بهسان دیگر دانشها، در سدههای اخیر تحوّل و گسترش روزافزونی را به خود دیده است. اقتصادهای جهان غرب، دورانی طلایی را تجربه کردند که در نهایت به افزایش سریع ثروت منجر گردید. با این حال، این توسعه نتوانست نیازهای همهی افراد آن جوامع را برآورده سازد و بیعدالتی در توزیع ثروت و درآمد را کاهش دهد. از این رو، سیل انتقادات به نظام سرمایهداری حاکم سرازیر گشته و ضرورت بازنگری در مبانی، مفروضات، نظریات و سیاستهای مبتنی بر آنها را نمایان ساخته است. بر این اساس، رسالت اندیشهوران مسلمان آن است تا با بازگشت به آموزههای سعادتبخش اسلامی و بهرهگیری از میراث موجود بشری، برای ارائهی الگویی جدید، کارآمد و مبتنی بر مبانی دینی تلاش نمایند. نویسنده با در نظر داشتن این موضوع در بخشهایی از کتاب بیان میدارد که الگوی انسان اقتصادی غرب دارای نقص و نارسایی است و خود آنها نیز این را درک کردهاند، الگوی غرب از دیدگاه آموزههای اسلامی پسندیده و اسلامی نیست. نویسنده، تعریف مناسب انسان اقتصادی را اینگونه بیان میکند: «حدّاکثرکنندهی بهرهمندیهای مادّی و معنوی، دنیوی و اخروی در گسترهی تولید، توزیع و مصرف با بهترین ترکیب و با اولویتبخشی به منافع اخروی به هنگام تقابل». در این کتاب، موضوعات مرتبط با اقتصاد اسلامی در هفت بخش (مبانی فلسفی [جهانبینی و انسانشناسی]، مبانی مکتبی، مبانی حقوق اقتصادی، اخلاق اقتصادی، نظام اقتصادی، علم اقتصاد و مباحث رشد و توسعه) تألیف شده است.
|