این داستان تصویری از زندگی «ملاصدرای شیرازی» از کودکی تا زمان تبعید او به کویر است. داستان از کودکی محمد در شیراز آغاز میشود: زمانی که او در خلوت شبانه دهها شمع روشن میکرد و به اندیشیدن مشغول میشد. به تدریج که بزرگتر می شود. و مدارج علمی را می گذراند در نهایت «ملاصدرا» و «صدرالمتألهین» میشود و افقهای بسیار عمیقی را کشف می کند که تا پیش از آن، ناشناخته بود. اما جامعه ی زمان ملاصدرا نمیتوانست افکار بلند او را هضم کند و هر چه او بیشتر به اوج نزدیک میشد، جامعه او را بیش از پیش متهم میکرد. «مردی در تبعید ابدی» حاوی حقایق مستند و محض نیستف بلکه قوه ی داستان پردازی نویسنده در سراسر آن نقش دارد. از جمله موضوعات کتاب می توان به مناظرهی محمد و پدر در زمان کودکی، گفتگوهای ملا با شیخ بهایی، پندهای شیخ بهایی به او، مباحثات او با طلاب، مناظراتی در باب حرکت جوهری و تقدم وجود بر ماهیت اشاره کرد.
نویسنده در این رمان دو موضوع و رویکرد به ظاهر جداگانه اما به هم پیوسته را همزمان به پیش میبرد و مخاطب با سرگذشت و زندگی شخصی ملاصدرای شیرازی، هم چنین چگونگی ظهور اولین تفکرات و اندیشههای فلسفی عرفانی او آشنا میشود.
|