کتاب عرفان اسلامی، به عنوان اوّلین کتاب از مجموعهی آثار علامه محمّدتقی جعفری، به تشریح و توضیح مقولهی عرفان از دیدگاه اسلام راستین پرداخته است. این اثر، حاوی دیدگاههای پویایی است که داستان عرفان را از منظری نو و روزآمد و کاربردی مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد و میکوشد ندای جهانیِ آن را از ورای دنیایی که در صنعت و علم و تئوریهای گوناگون و مسائل متنوّع غوطهور شده، به گوش انسانهای رازجو و حقیقتطلب برساند. آنچه از ملاحظهی آراء و تفکّرات نویسنده در خصوص پدیدهی عرفان، حکمت و معرفت فهمیده میشود، ـ خصوصاً بر مبنای آنچه که در آثاری مثل تفسیر مثنوی، تفسیر نهجالبلاغه و عرفان اسلامی منعکس شده ـ این است که علامه جعفری از منظری نو و پویا به عرفان مینگرد. این پویایی تا به آن حدّ است که میتوان از آن به عنوان «تأسیس در عرفان» یاد کرد. با نظر به بررسیِ نسبتِ عرفان با مقولاتی چون نظم، صنعت، موسیقی، زندگی، اجتماع، سیاست، قدرت، هنر و امثال آن، این فرضیه در ذهن تقویت میشود که این علامهی فقید، عرفان را از دیدگاهی پیشرفته و کاربردی مورد نگرش قرار داده و تا آنجا که مقتضیات بحث ایجاب مینموده، سعی کرده قلمروی ژرفتر و شگرفتر برای آن تحدید نماید؛ تا عرفان واقعی با تجدید حیات خود، به بسیاری از سؤالات بیپاسخ که بشر امروز در زندگیهای جدید، شناور گردابهای آن است، جوابی قانعکننده بدهد.
علامه محمّدتقی جعفری در این کتاب در تعریف عرفان اسلامی، چنین میفرماید: «منظور ما از عرفان اسلامی، همان عرفان حقیقی است كه آغاز حركتش، بیداری انسان از خواب و رؤیای حیات طبیعی محض است و آگاهی از این كه، وجود او در حال تكاپو در مسیر خیر و كمال، همواره در متن هدف خلقت عالم هستی قرار میگیرد. این عرفان كه مسیرش حیات معقول و مقصدش قرار گرفتن در جاذبهی كمال مطلق تا لقاءالله است، به قرار گرفتن در شعاع جاذبیّت او منتهی میشود». نویسنده، با اشاره به موانع موجود در مسیر حرکت عرفانی، عدم شناخت این موانع و یا سهلانگاری دربارهی آنها را موجب محرومیت سالک از دستیابی به عرفان و کمال حقیقی میداند. وی در تبیین مانع اوّل، چنین میفرماید: «مانع اوّل، عبارت است از: اشتغالات و علایق دنیوی، مانند ثروت و مقام و شهرتپرستی و طلب محبوبیت میان مردم و امثال این امور تباهکننده. البتّه ثروت و مقام اگر وسیلهی تنظیم حیات انسان و دیگر مردم جامعه تلقّی شود، نه تنها مانع نخواهد بود، بلکه تحمّل مشقّتهای انسان در این مسیر، نوعی از عبادت و سلوک تلقّی میشود».
|