نویسنده در این اثر میکوشد داستانهای عرفانی – فلسفی و رمز آمیز را در حوزهی ادب فارسی (تاحدود قرن هفتم هجری)، تفسیر و تحلیل نماید. نگارنده برای این منظور بر داستانهای عرفانی- فلسفی «ابن سینا» و «شهاب الدین سهرودی» متمرکز شده طی آن، این مباحث را مطرح می سازد:
«رمز، سمبل و نظریههای مربوط به رمز» ، «رمز و صور خیال و رابطهی معنی با آنها»، «زمینه و انگیزهی رمزگرایی»، «شیوهی برخورد با موضوع و تأثیر آن در کیفیت بیان»، «شعرو رمز»، «رمز و قرآن و حدیث»، «تفسیر و تأویل»، «مَثَل»، تمثیل»، «عدم واقعیت در تمثیل، اساطیر و داستان پیامبران و نمونههای تأویل آنها، «فرق تمثیل و داستان رمزی- رویا و واقعه- عالم مثال»، «داستانهای رمزی و صور و مضامین آنها»، «دیدار سالک با فرشتهی راهنما»، «مسیر سفر روح»، «رمزهای عالم کبیر و عالم صغیر»، «پرنده و رسالة الطیرها» (در رسالةالطیرها نفوس مستعد به صورت پرندگانی ظاهر می شوند که با پرواز خود موانع سفر را یکی پس از دیگری طی میکنند تا به اصل خویش بپیوندند).
گفتنی است این داستانهای عرفانی- فلسفی، مستلزم درک معانی مجازی کلماتی است که به نمایندگی اشخاص، حیوانات، پرندگان، اشیا و مکانها چارچوب ظاهری داستان را شکل می بخشند. این کلمات به منزلهی رموز و طلسماتیاند که راه بردی به باطن و دست یافتن به راز و حقیقت مکتوم متن، جز از طریق گشودن آنها میسر نیست. بر این اساس، شخصیتها و اشیایی که یا برحسب قرارداد و یا به علت دارا بودن صفات و استعدادهای غالب طبیعی و مادی، و یا به سبب صفات غالب خارق العادهی ناشی از نقش اغراق آمیزشان در افسانهها و اساطیر صفت «رمزی» و «سمبلیک» یافتهاند موضوع بحث این کتاب است. به تصریح نویسنده : داستانها و حکایات رمزی دارای سه سطح معنایی هستند. سطح نخست، معنای ظاهری یا همان سطح زبانی نشانههاست. سطح دوم، سطح معانی ثانوی است. در این سطح، چون دال و مدلول مشخصی وجود ندارد، هر معنایی در واقع تأویل شخصی متن است که میتواند متعدد و متنوع باشد. آثاری در این سطح، به همین دلیل، رمزی میشوند. قائل شدن به معانی ثانوی برای این آثار- اگر بر این فرض استوار باشد که متن اصولاً بیان معنی از پیش اندیشیدهای نیست- همان نظر گاهی است که امروزه دربارهی ماهیت شعر و ادبیات نوین نیز مطرح است و طرفداران علم تأویل جدید (Hermeneutic) آن را در نقد ادبی گسترش دادهاند. تأویل متن این حکایات و داستانهای مقدس، تبدیل آنها به اندیشه یا عقیدهای «قابل قبول» است که کسانی مانند «پل ریکور» به آن عنوان اسطوره زدایی (Demythotogization) دادهاند . «هانری کربن» با توجه به همین نکته «سطح سومی» برای تأویل متن قایل میشود که همانا درونی کردن واقعه و به تجربهی شخصی دریافتن است.
|